ویروس نقص ایمنی انسانی | |
---|---|
![]() |
|
تصویر ریزنگاریشده از ویروس HIV-1 (به رنگ سبز) که به صورت برجستگی از لنفوسیت مشخص شده است. | |
طبقهبندی ویروسها | |
Group: | گروه ۶ (ssRNA-RT) |
تیره: | ویروس پسگرد |
سرده: | ویروس آهستهگستر |
گونهها | |
|
ویروس نقص ایمنی انسانی (به انگلیسی: Human immunodeficiency virus) یا اچآیوی (HIV)، نوعی ویروس آهستهگستر (ویروس پسگرد با سرعت تکثیر پایین) و عامل بیماری ایدز است. HIV به یاختههای حیاتی دستگاه ایمنی بدن از جمله لنفوسیت تی کمککننده (CD4+ T)، درشتخوارها و یاختههای دندانهای حمله میکند. اچآیوی ویروسی است که با مختل کردن کارکرد و ویران کردن گونهای از یاختههای مسؤول هماهنگی ایمنی منجر به نقص دستگاه ایمنی بدن انسان میشود که به آن ایدز میگویند. از زمان ورود HIV به بدن تا بروز ایدز ممکن است بین ۶ ماه تا ده سال و یا بیشتر به درازا بکشد در این مدت گرچه فرد به ظاهر تندرست به نظر میرسد، ولی ممکن است ویروس از او به دیگران سرایت کند.
HIV عمدتاً از طریق آمیزش جنسی محافظت نشده (بدون کاندوم مانند مقعدی و حتی دهانی)، انتقال خون آلوده و سرسوزن آلوده و از مادر به فرزند در طول بارداری، زایمان یا شیردهی منتقل میگردد. بعضی از مایعات بدن مانند بزاق و اشک قادر به انتقال HIV نیستند. پیشگیری از HIV، عمدتاً از طریق آمیزش جنسی امن و برنامه تعویض سرنگ، راه حلی برای جلوگیری از گسترش این بیماری محسوب میشوند. هیچ گونه درمان یا واکسن وجود ندارد؛ اگر چه درمان ضدویروسی میتواند باعث کاهش دوره بیماری و امید به زندگی نزدیک به طبیعی گردد. با وجود این که درمان ضدویروسی خطر مرگ و عوارض ناشی از این بیماری را کاهش میدهد، اما این داروها گرانقیمت هستند و ممکن است با عوارض جانبی همراه باشند.
تحقیقات ژنتیکی نشان میدهد که HIV در اصل متعلق به غرب آفریقا و در اوایل قرن بیستم بوده است.
ابتلا به HIV دارای سه مرحله اصلی است: ابتلای حاد، دوره نهفتگی و ایدز.
دورهٔ نخست ابتلا به HIV، عفونت حاد HIV و یا نشانگان حاد ویروسی نامیده میشود. بسیاری از افراد ۲ تا ۴ هفته پس از مواجهه با این ویروس، دچار نشانههای بیماریهایی مانند آنفلوآنزا یا مونونوکلئوز میشوند و برخی دیگر هم هیچ نشانه قابل توجهی در آنها دیده نمیشود. علائم در ۴۰ تا ۹۰ درصد موارد رخ میدهد و معمولاً شامل تب، بزرگی گرههای لنفی، گلودرد، بثورات پوستی، سردرد و/یا زخم دهان و اندام تناسلی میشود. بثورات پوستی که در ۲۰ تا ۵۰ درصد موارد رخ میدهد، خود را بر روی بالاتنه نشان میدهد و به شکل لکههای با لبهٔ صاف است. همچنین در این مرحله برخی از افراد دچار عفونتهای فرصتطلب میشوند. ممکن است در دستگاه گوارش علائمی مانند تهوع، استفراغ و یا اسهال رخ دهد، و همچنین علائم عصبی نوروپاتی محیطی و یا سندرم گیلن باره دیده شود. طول دورهٔ این علائم متفاوت است، اما معمولاً یک تا دو هفته میباشد.
با توجه به اینکه این علائم اختصاصی نیستند، اغلب به عنوان نشانههایی از ابتلا به HIV شناخته نمیشوند. حتی پزشک خانواده و یا متخصص در یک بیمارستان محلی ممکن است آن را با بیماریهای شایع عفونی دیگر به دلیل نشانههای مشترک اشتباه بگیرند؛ بنابراین، توصیه میشود در بیمارانی که دارای تب توجیهناپذیر است تذکر داده شود که ممکن است دارای HIV باشند و خطر ابتلا به این ویروس در آنها وجود دارد.
پس از علائم اولیه، بیمار وارد مرحلهای به نام دوره نهفتگی یا HIV بینشانه یا HIV مزمن میشود. این مرحله از HIV میتواند بدون هیچ گونه درمانی از حدود سه سال تا بیش از ۲۰ سال (به طور متوسط حدود هشت سال) به درازا بینجامد. اگرچه معمولاً در ابتدای بیماری هیچ علائمی مشاهده نمیشود و یا علامتهای خیلی کمی دیده میشود، اما در نزدیکی پایان این مرحله بسیاری از افراد دچار تب، کاهش وزن، مشکلات گوارشی و دردهای عضلانی میشوند. همچنین ۵۰ تا ۷۰ درصد از افراد دچار بزرگی گرههای لنفی ماندگار میشوند، بطوری که چند گروه از گرههای لنفی (به جز در کشاله ران) به مدت بیش از سه تا شش ماه بدون هیچ درد و توجیهی بزرگ میشود.
اگر چه بسیاری از مبتلایان به HIV-1 در صورت عدم درمان نهایتاً به مرحله ایدز میرسند، ولی درصد کمی از آنها (حدود ۵٪) سطح بالای سلولهای CD4+ T خود را بدون هیچ درمان ضدویروسی تا بیش از ۵ سال حفظ میکنند. این افراد به عنوان مهارکنندگان HIV طبقهبندی میشوند، و آنهایی که سالها مقدار کم یا غیر محسوسی از ویروس را بدون درمان ضدویروسی در بدن خود نگه میدارند به عنوان «مهارکنندگان ممتاز» یا «سرکوبگران ممتاز» شناخته میشوند. این پدیده ممکن است به کشف واکسن یا درمان قطعی اچآیوی کمک کند.
سندرم نقص ایمنی اکتسابی (ایدز) زمانی معنی پیدا میکند که شمار سلولهای CD4+ T به کمتر از ۲۰۰ سلول در هر میکرولیتر برسد و یا بیماریهای مشخص مربوط به HIV رخ دهد. در غیاب درمان، حدود نیمی از افراد دچار اچآیوی در عرض ده سال مبتلا به ایدز میشوند. رایجترین وضعیتهایی که هشداری بر وجود ایدز هستند التهاب ریه ناشی از پنوموسیستیس (۴۰٪)، نزاری به شکل نشانگان لاغری ناشی از اچآیوی (۲۰٪) و برفک سرخنای میباشند. دیگر علامت شایع عفونتهای دستگاه تنفسی به شکل تکراری است.
عفونت فرصتطلب ممکن است توسط باکتری، ویروس، قارچ و انگل به وجود بیاید که در حالت عادی توسط دستگاه ایمنی بدن مهار میشود. اینکه کدام عفونت رخ بدهد تا حدودی به این بستگی دارد چه عواملی در محیط اطراف فرد قرار دارد. این عفونتها تقریباً میتواند هر دستگاهی از بدن را تحت تأثیر قرار دهند.
افراد مبتلا به ایدز خطر دچار شدن به ویروسهای سرطانزای مختلفی را دارند از جمله: سارکوم کاپوزی، لنفوم، لنفوم دستگاه عصبی مرکزی، و سرطان گردن رحم. سارکوم کاپوزی، شایعترین سرطانی است که در ۱۰ تا ۲۰ درصد از افراد دچار HIV اتفاق میافتد. پس از آن لنفوم شایعترین سرطان است و علت مرگ نزدیک به ۱۶ درصد از افراد مبتلا به ایدز میباشد و جزء نشانههای اولیه ۳ تا ۴ درصد از آنها است. هر دوی این سرطانها با ویروس هرپس ۸ انسانی همراه هستند. خیلی اوقات مبتلایان به ایدز به دلیل ارتباطی که با ویروس پاپیلوم انسانی (HPV) دارد، دچار سرطان گردن رحم میشوند.
علاوه بر این، آنها به طور مکرر دچار علائمی مانند تب طولانی، تعریق شبانه، تورم غدد لنفاوی، لرز، ضعف، و کاهش وزن میشوند. اسهال یکی دیگر از علائم شایعی است که ۹۰٪ از افراد مبتلا به ایدز دچار آن میشوند.
اچآیوی، یا ویروس ایمنی و دفاع آدمی، ویروسی دارای پوشش، علاوه بر کپسید، است که اندازهای برابر با ۱۲۵ نانومتر دارد و برای همانندسازی در گلبولهای سفید دستگاه ایمنی بدن انسان مستقر میشود.
HIV عامل طیفی از بیماری است که با نام ایدز شناخته میشود. HIV نوعی ویروس پسگرد است که عمدتاً به اجزای دستگاه ایمنی انسان مانند سلولهای CD4+ T، درشتخوارها و سلولهای دندریت سرایت میکند و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم سلولهای CD4+ T را از بین میبرد.
HIV عضوی از سرده ویروس آهستهگستر، و بخشی از خانواده ویروس پسگرد است. ویروسهای آهستهگستر خصوصیات ریختشناسیو زیستشناسی مشترک بسیاری دارند. گونههای بسیاری از پستانداران مبتلا به ویروس آهستهگستر میشوند، که مشخصاً دلیل بیماریهای طولانیمدت با دوره کمون طولانی هستند. ویروسهای آهستهگستر به شکل تک رشته، حس مثبت، ویروس آرانای احاطه شده منتقل میشوند. پس از ورود به سلول هدف، ویروس ژنوم آرانای توسط آنزیم وارونویس ویروسی که همراه با ژنوم ویروسی در ذرات ویروسی منتقل شده، به یک دیانای دو رشته استاندارد تبدیل میشود. سپس DNA ویروسی وارد هسته سلول میشود و کل DNAهای سلولی را توسط اینتگراز ویروسی فرا میگیرد. وقتی فرا گرفته شد، ویروس ممکن است پنهان شود و این به ویروس و سلولهای میزبانش این امکان را میدهد تا توسط دستگاه ایمنی بدنی شناسایی نشوند. همچنین این ویروس میتواند تکثیر شود و ژنومهای RNA جدیدی تولید کند و پروتئینهای ویروسی که توسط سلول به عنوان هستههای سلولی جدید شدهاند را در چرخهای از نو پدیدآورد.
دو نوع ایدز تاکنون مشخص شدهاست: HIV-1 و HIV-2.
HIV-1 گونهای از ویروسی بود که زودتر شناخته شد (و در ابتدا به عنوان LAV یا HTLV-III شناخته میشد). این گونهای است که مهاجمتر و واگیرتر است. واگیری کمترHIV-2 در مقایسه با HIV-1 بدین معناست که افرادی که با HIV-2 مواجهه دارند کمتر ممکن است دچار HIV-2 بشوند. از آنجا که HIV-2 توانایی سرایت کمی دارد، ابتلای به آن عمدتاً محدود به آفریقای غربی است.
نتیجهٔ یک پژوهش علمی عمده و معتبر از سوی گروهی از پژوهشگران دانشگاه آکسفورد انگلستان نشان میدهد که ویروس اچآیوی در روند فرگشتی (تکاملی) خود، دچار دگرش و تحول شده و در مقایسه با گذشته، از میزان خطر، مرگبار بودن و مسری بودن آن کاسته شدهاست. بر اساس این مطالعه، ویروس اچآیوی در حال هماهنگی و تطبیق خود با دستگاه ایمنی بدن انسان بوده و درجهٔ خطر آن در حال کاهش است. بر اساس گزارش منتشر شده از این پژوهش، اکنون فاصلهٔ زمانی بین آلودگی به ویروس و بروز بیماری ایدز بیشتر شدهاست و ممکن است تغییرات تکاملی ایجاد شده در ویروس اچآیوی به نتیجهبخشی اقدامات و تلاشها برای مهار همهگیری گسترده و گسترش ابتلاء به بیماری ایدز یاری رساند. به باور برخی ویروسشناسان، امکان دارد در ادامهٔ روند فرگشتی ویروس اچآیوی، در نهایت، این ویروس بیخطر شود. پیامد تلاش دائمی ویروس برای تغییر به منظور پنهان ماندن در برابر سامانهٔ ایمنی بدن انسان، کاهش توانایی تکثیر ویروس است. از سوی دیگر، بنا بر یافتههای این پژوهش، داروهای ضد ویروس در تضعیف و تحلیل ویروس اچآیوی دارای سهم بودهاند؛ به این شیوه که این داروها که ابتدا به نمونههای قویتر و پرخطرتر حمله کرده و آنها را از بین میبرند، باعث میشوند در فرایند انتخاب طبیعی (در این مورد، صفت مطلوب برای زنده ماندن، ضعیف بودن است چرا که داروها، ویروسهای قویتر و بیماریزاتر را زودتر مورد حمله قرار میدهند)، ویروسهای ضعیفتر و ملایمتر باقی بمانند و تکثیر شوند. البته اکنون، ضعیفترین نمونههای ویروسی هم کاملاً خطرناک هستند.
بیماری ایدز و HIV با توجه بروز علایم و نشانههای بیمار، از طریق آزمایش و بررسی آن در آزمایشگاه تشخیص داده میشود. آزمایش HIV به همه کسانی که در معرض خطر قرار دارند توصیه میشود، که شامل هر فرد مبتلا به هر نوع بیماری آمیزشی است میشود. در بسیاری از مناطق دنیا، یک سوم حاملان HIV زمانی متوجه میشوند که در مرحله پیشرفتهای از این بیماری هستند و AIDS یا نقص شدید دستگاه ایمنی آشکار میشود.
در اکثر افراد دچار HIV، در طول سه تا دوازده هفته پس از بیماری اولیه، یک سری پادتنهای ویژه ایجاد میگردد. تشخیص اولیهٔ HIV قبل از تولید آنتیبادی، با اندازهگیری اچآیوی-آرانای یا آنتیژن P24 انجام میشود. نتایج مثبت به دست آمده توسط آنتیبادی یا آزمایش واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR)، با PCR و یا با آزمایش آنتیبادی دیگری تأیید میشوند.
آزمایش آنتیبادی در کودکان کمتر از ۱۸ ماه، به دلیل وجود مداوم آنتیبادیهای مادری معمولاً نتیجه درستی نمیدهند. بنابراین ابتلا به HIV تنها توسط آزمایش PCR مربوط به HIV RNA یا DNA و یا از طریق آزمایش آنتیبادی P24 قابل تشخیص است. در اکثر نقاط دنیا دسترسی به آزمایش PCR قابل اعتماد وجود ندارد و افراد باید تا زمانی صبر کنند که علائم پیشرفت کند و یا سن کودک به اندازه کافی باشد و آزمایش آنتی بادی درستی نتیجه دهد. در کشورهای جنوب صحرای آفریقا در بین سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۹، بین ۳۰ تا ۷۰ درصد مردم، از وضعیت HIV خود آگاه بودهاند. در سال ۲۰۰۹، بین ۴ تا ۴۲ درصد مردم مورد آزمایش قرار گرفتند. این ارقام نشان دهنده افزایش قابل توجهی نسبت به ده سال گذشتهاست.
از دو طبقهبندی اصلی برای مرحلهبندی HIV و ایدز استفاده میشود، یکی توسط سازمان جهانی بهداشت (WHO) و دیگر توسط مرکز کنترل بیماریها (CDC). برنامه CDC بیشتر در کشورهای توسعهیافته استفاده میشود. از آنجا که برنامه WHO احتیاجی به آزمایش ندارد، بیشتر مناسب کشورهای در حال توسعهاست که با کمبود لوازم روبرو هستند. علیرغم تفاوتهای که این دو با هم دارند، اما میتواند هر دوی آنها را از لحاظ آماری مقایسه نمود.
سازمان بهداشت جهانی برای اولین بار در سال ۱۹۸۶ تعریفی برای ایدز ارائه نمود. از آن زمان به بعد، مرحلهبندی WHO برای چندین بار تغییر کرده و گسترش یافت، که نسخهٔ اخیر آن که در سال ۲۰۰۷ منتشر شدهاست. ردهبندی مراحل تعیین شده توسط WHO به شکل زیر است:
مرکز کنترل و پیشگیری بیماری آمریکا نیز ایجاد یک سیستم طبقهبندی برای HIV ارائه نموده و آخرین بار آن را در سال ۲۰۰۸ به روز رسانی کردهاست. در این سیستم ابتلا به HIV بر اساس شمارش CD4 و علائم بالینی میباشد، بیماری را در سه مرحله توصیف میکند:
اگر پس از درمان، تعداد سلولهای CD4 خون به بیش از ۲۰۰ در هر میکرولیتر افزایش یابد و یا بیماری دیگری به جز ایدز احتمال رود و یا حتی درمان گردد هنوز هم تشخیص اینکه بیماری ایدز بوده باشد پابرجا خواهد بود.
ایدز اولین بار در سال ۱۹۸۱ در آمریکا مشاهده شد. اولین مواردی که مشاهده شد در بین معتادان تزریقی و همچنین همجنسگرایان مرد قرار داشت که به دلیل نامعلومی سیستم دفاعی بدن آنها ضعیف شده بود و علایم بیماری التهاب ریه نیوموسیستیک کارینی (PCP) در آنها مشاهده میشد که این بیماری در افرادی دیده میشود که سیستم دفاعی بدنی ضعیفی دارند. سپس نوعی سرطان پوست نادر با نام کاپوسی سارکوما (KS) در میان مردان همجنسگرای گزارش شد. موارد بیشتری از بیماری PCP و KS مشاهده شد و این زنگ خطری برای مرکز پیشگیری و کنترل بیماری بود و گروهی از طرف این مرکز برای بررسی این واقعه تشکیل شد.
در آن اوایل مرکز کنترل بیماری هنوز نامی رسمی برای این بیماری انتخاب نکرده بود و معمولاً نام این بیماری را با بیماری که مریض با آن در ارتباط بود بیان میکردند، برای مثال تا قبل از کشف HIV از نام لنفادنوپاتی که بیماری عامل بود استفاده میشد. همچنین اسامی مانند سارکوم کاپوزی یا عفونت فرصتطلب نامهایی بودهاند که توسط این گروه در سال ۱۹۸۱ استفاده میشدهاست. از آنجا که این سندرم در هائیتی، همجنسگرایان، هموفیلی، و مصرفکنندگان هروئین ظاهر شده بود، مرکز کنترل بیماری عبارت «بیماری ۴ه» را ابداع کرد. در مطبوعات از اصطلاح «گرید» که مخفف معادل انگلیسی عبارت نقص ایمنی مرتبط با همجنسگرایی استفاده میشد. اما بعداً که معلوم شد که ایدز فقط محدود به جامعه همجنسگرایان نمیشود، این نتیجه گرفته شد که استفاده از اصطلاح گرید گمراهکننده است و واژه ایدز در همایشی در ژوئیه ۱۹۸۲ معرفی شد. از سپتامبر ۱۹۸۲، مرکز کنترل بیماری از واژه ایدز برای نسبت دادن این بیماری استفاده کرد.
در سال ۱۹۸۳، دو گروه تحقیقاتی جداگانه به رهبری رابرت گالو و لوک مونتانیه به طور مستقل اعلام کردند که یک ویروس پسگرد جدید بیماران مبتلا به ایدز را مبتلا کرده، و یافتههایشان را در همان شماره از مجله ساینس منتشر کردند. گلو ادعا کرد که ویروسی که گروه خود از یک بیمار مبتلا به ایدز برای تحقیقات جدا کرده بود از نظر شکل کاملاً مشابه سایر ویروسهای تی-لنفوتروپیک انسانی (HTLV) بوده که گروهش در همان ابتدا جدا کرده بود. گروه گالو نام آن ویروس را HTLV-III گذاشتند. در همان زمان، گروه مونتانیه ویروسی از یک بیمار مبتلا به تورم غدد لنفاوی گردن و ضعف فیزیکی که دو مشخصه از علائم ایدز است، جدا کرده بود. تناقض در گرازشهای گروه گالو و مونتانیه و همکارانشان نشان میداد که هسته پروتئینهای این ویروس از لحاظ ایمنیشناسی، کاملاً متفاوت از HTLV-I است. گروه مونتانیه اسم ویروسی که جدا کرده بودند را ویروس مرتبط با لنفادنوپاتی (LAV) گذاشتند. از آنجا که مشخص شد هر دوی این ویروس یکسان هستند، در سال ۱۹۸۶ LAV و HTLV-III هر دو به HIV تغییر نام دادند.
به نظر میرسد که هر دو ویروس HIV-1 و HIV-2 در اصل متعلق به نخستیسانان مرکز آفریقا بوده و در اوایل قرن بیست به بدن انسان منتقل شدهاند. به نظر میآید که ویروس HIV-1 در اصل متعلق به مناطق جنوبی کامرون و تکامل یافتهٔ ویروس نقص ایمنی میمونی (SIV) که در میان شمپانزههای وحشی شیوع دارد، بودهاست. همچنین ویروس HIV-2 تکامل یافتهٔ ویروس SIV میان گونهای میمون به نام منگابی دودی بودهاست که در غرب آفریقا (از جنوب سنگال تا غرب ساحل عاج) زندگی میکردهاست. پخبینیانی مانند میمون شب نسبت به ویروس HIV-1 مقاوم هستند و این احتمالاً به دلی